در حال حضور داشته باش
وقتی می خواهی خشنود و موفق باشی ،
بر آن چه اکنون درست و خوب است تمرکز کن.
مقصودت را به کار بند تا به آن چه در حال هم است پاسخ دهی.
بودن در زمان حال یعنی ، بی توجهی به عوامل مزاحم
و توجه به چیزیی که الان مهم است.
تو خود زمان حال خودت را می سازی ،
از طریق چیزی که توجه ات را معصوف آن می کنی
از گذشته درس بیاموز
وقتی می خواهی زمان حال ات را از گذشته ها بهتر سازی
به آن چه در گذشته اتفاق افتاده بنگر ،
هر چه با ارزش است ، از آن بیاموز
در زمان حال کارها را متفاوت انجام بده
سخت است که گذشته را رها کنی
اگر از گذشته نیاموخته باشی
به محض این که آموختی و رهایش کردی
زمان حال را بهبود می بخشی
برای آینده برنامه ریزی کن
وقتی می خواهی آینده ات را بهتر از زمان حال بسازی
تصور کن آینده ی عالی به چه شکل خواهد بود
برنامه ریزی کن تا آن آینده ی عالی تحقق یابد
به برنامه هایت ، درزمان حال ، عمل کن.
سلام خوبی
من آپ کردم با یه شعر زیبا
خوشحال می شم یه سرکی بکشی
موفق باشی [گل]
خوشحال می شم باهات در ارتباط باشم.
من وبلاگ نویس نیستم.بودم ولی نه الآن
اگه خواستی برم آف بذار.موفق باشی غریبه.
در جام گود ماه
فریاد می کنیم
تا هفت خاهران سوگوار
با جامه های دریده
ز جای برخیزند
و بر گرانی زنجیر ما
گواه شوند
سلام دوست عزیزیم.وبلاگ من به روز شد.اگه ی سر بزنین حوشحال می شم.منتظرتون هستم.
سلام دوست عزیز
من امین هستم
شاید به یاد نیاری ولی اگه به پیوند های وبت یه نگاه کنی
اسم کوچک منو می بینی منا ز سر نزدنت دل خور نیستم
درسته ما باید آینده خود رو با توجه به گذشته بسازیم
من از گذشته دل خوشی نداشتم وندارم
اولین عشق من کسی که ۶سال عاشقش بودم توسط یکی از نزدیکانم دزدیده شد
نمی دونم چرا این حرفارو به شما می گم شاید چون با اون هم اسمین نمی دونم
این گذشته تلخ باعث شد که من در حال و آینده مراقب
دور و اطرافم باشم تا از اطرافیان نیش نخورم
بگذریم
من خیلی دوست دارم بدونم متولد چه ماهی هستین
اگه نیای بازم میام
بای
سلام
خوشحالم که متولد اسفند نیستی
چون او اسفندی بود ومن بهمنی
این شعر برای من نوشته شده توسط دوست نزدیکم
که هم اسم یکی از شاعر های معروفه(حافظ)
اونی که نزدیکترین بود،میاد و می دزده عشقم
میزنه به روی لبهام ، قفلی از سکوت مبهم
نمی تونم که بگویم درد ِ دل را منِ تنها
چشم گریون من ندارم لحظه ای خواب توی شبهام
کاشکی میشد حرف عشقو باتو در میون بزارم
کاشکی می گرفت زبونم ، نمیگفتم دوسِت ندارم
می دونم نزدیکتریم مثل من دوسِت نداره
عشق اون به جز هوس نیست، مثل بارون بهاره
توی کابوس خیالم ، می بینم با او نشستی
من تو رو با یک تعارف ، هدیه کردم دستی دست
سلام خوبی
آپم
سلام سولماز
خوبی؟
آپ قشنگی بود
خوشحال میشم به منم سر بزنی
موفق باشی
سلام سولمازی جونم خیلی زیباست به من هم سربزن خوشگلم
نوید : دربست با یه کارت سوخت به مقدار ۸۰۰ لیتر ماهیانه
سولماز : کجا ؟
نوید : چهار راه تحویل !
سلام سولی جون خوبی دلم برات تنگ شد کجایی بابا اهنگتو که گوش کردم یاد محمد افتادم ازش خبر نداری ؟ یادمه برای اولین بار این اهنگو از محمد گرفتم تو وب گذاشتم یاد اون روزا بخیر اهنگت منو برد به خاطرات خوش پارسال و یه کم هم دلم گرفت ... تو دیگه چرا کم پیدا شدی ... بیا حتما پیشم منتظرتم مواظب خودت باش دوست خوبم
یزدان یارتان
سلام دوست عزیز. وبلاگ به روزه.اگه به من افتخار بدین خوشحال میشم.( نویسنده پست:پیمان)
گذشته...حال...آینده
لحظه ها همینجوری میان و میرن و ما چیزی از حال و آینده نمی فهمیم.لحظه ی بعدی آینده ست که در یک ثانیه میشه حال و یک ثانیه بعدش هم میشه گذشته.به همین سادگی.
سلام. مشکل تنبیه که از زندگی مدرنیته به ارث رسیده.
سلام...
خوبی؟وبلاگ با حالی داریا!!!البته واسه من با حال تره(چشمک)
اپم و منتظر...این وبلاگی که ادرسش هست وبلاگ جدیدمه ...قبلیه واسه پرشین بلاگ بود که جم شد
انسان در حال افسوس گذشته را می خورد و رویای آینده را می بیند
به روزم ! بیا