ترانه عشق ...

 

سرود سبز شقایق همیشه بر پا بود شبی که نغمه ی دریا  ترنّم ما بود

 میان سینه ی مردم ترانه ای زیبا به رنگ بال کبوتر به رنگ رویا بود

زلال آبی چشمت در این شب مهتاب مثال پنجره ای رو به سوی دریا بود

 کنار این همه آهن میان این همه دود درون سینه ی گلها  ترانه پیدا بود

شکوه آبی دریا در این غروب خزان برای هستی دلها امید فردا بود

 بخوان ترانه ی عشقی مثال شب پره ها برای خاطر او که  همیشه تنها بود

 برای از تو سرودن سبد سبد احساس میان چشم و دل و دفترم هویدا بود