چقدر دوست داشتم ...

چقدر دوست داشتم یک نفر از من می پرسید چرا نگاه هایت انقدر غمگین است ؟

چرا لبخندهایت انقدر بی رنگ است ؟ اما افسوس ... هیچ کس نبود همیشه من بودم و من و تنهایی پر از خاطره .

آری با تو هستم .. با تویی که از کنارم گذشتی... و حتی یک بار هم نپرسیدی چرا چشم هایت همیشه بارانی است!!!؟؟؟

 

نظرات 22 + ارسال نظر
محمد جمعه 20 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 01:53 ق.ظ http://www.goalesorkh_01.persianblog.com

سلام زیبا بود زیبا و یکم دلگیر ممنون که خبرم کری من شاید فردا شب اپ کنم پس بای تا های

داود جمعه 20 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 03:01 ب.ظ http://bikhabaran.persianblog.com

سلام
میدونی چرا چشمات بارانی بود؟؟؟؟
تا بشوید هر نا اهلی را و پاکیش را صادقانه نگهدارد

امیر (وبلاگ نیلوفر آبی) جمعه 20 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 04:15 ب.ظ http://nilofare-abi.persianblog.com

سلام دوست عزیز.
ممنون ازاینکه بهم سرزدی. بازم به روز کردم.
متشکرم.

امیر (وبلاگ نیلوفر آبی) جمعه 20 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 04:16 ب.ظ http://p-mr-yahyaie.mihanblog.com

سلام دوباره.
بنده یه سایت هم دارم که بیننندگان زیادی داره.
لطفا یه سری بزنید و اگر خوشتون اومد
اگر خواستین لطف کنید به سایت لینک بدین تا منم درسایت به وبلاگ شما لینک بدم.این سایت مطالبش انحصاریه و در اینترنت نمونه اش نیست.
وبی درجهت معرفی شخصیت و آثار استاد محمّدرضا یحیایی نویسنده کتب پرفروش؛ مدرّس شناخته شده علوم رزمی و روحی و عرفان اسلامی ؛ و بنیانگذار یوگای جامع (اسلامی) در ایران و جهان ، استاد اعظم ؛ می باشد.
".
متشکرم.
http://p-mr-yahyaie.mihanblog.com

علی(سرزمین دور) جمعه 20 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 05:58 ب.ظ http://sarzaminedoor.com/home

(عمومی)زندگی منشوریست که به اندازه هر طیفِ برون آمده از لؤلؤ آن ، رنگ در بطن وجودِ دل انسان آید .رنگی از جنس محبت یا عشق ، رنگی از جنس تنفر از رشک .زندگی ، کوچه ای بن بست است که اگر خراب کنی دیوارش ، در پس آن دیوار، کوچه ای دیگرهست.کوچه ای که شاید در کنار جویش کودکی بازیگوش با نوایی پر شور قایق انداخته بر رود خیال ،ناخدایش گشته .زندگی چون گنجه ، مملو از رخت آویز، که دمادم در آن همه مصداق بر این جمله شوند"که اگر نو به میان آید ، کهنه از یاد رود "/..سلام امیدوارم حالتون خوب باشه.منتظر حضور شما و دوستانتون در اپدیت جدید ادمکها هستم...بابهترین ارزوها..یاحق

reza_p18 جمعه 20 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 06:08 ب.ظ

اگر یادمان بودو باران گرفت نگاهی به احساس گلها کنیم
سعی کن شاد بودن رو تمرین کنی
وتورا میسبارمت به دوست که هرجه دارم ازوست....

~مهدی~ جمعه 20 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 06:17 ب.ظ http://restart.persianblog.com

حالا چرا چشم هایت همیشه بارانی است؟؟!!!؟!!

غریبه ای از دیار تو شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 01:08 ق.ظ http://hejrat1007.blogfa.com

سلام سولماز
خوبی؟
متن گیرا و پر از احساسی بود
منم اپم
موفق باشی

محمد شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 03:31 ق.ظ http://www.goalesorkh_01.persianblog.com

سلام اومدم بگم اپم منتظرتان هستم بای

داود شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 07:23 ق.ظ http://bikhabaran.persianblog.com

سلام
از کوه پناه نگیرم
اگه ابر بشم اسیر دست باد
سراغ کوه نگیرم
اگه صدای گریه ام برسونه بگوشت باد
اگه خواستی گریه کنی،
صدام کن
بی صدا خواهم امد
بریزم اشگامو
تا بشوره تلخی خاطرات رو
آنگاه بی صدا خواهم مرد.
20/11/85

غریبه شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 09:05 ق.ظ http://myonlyseat.blogsky.com/

سلام خواهری
لطفا غریبه رو از مخاطبین این پست مستثنا کن ٬ چون هیچ وقت تو رو ندید وگرنه در اولین نگاه میفهمید و ازت میپرسید (!)
هر چند که دیگه در این آشفته بازار ٬ نیازی به دیدن هم نیست . متاسفانه (رنگ رخساره خبر میدهد از سر درون ...)
آبجی چند روز پیش داشتم کتابی میخوندم که بدجوری من رو به یاد تو انداخت . نوشته بود : کسانی که از تنهایی فرار میکنند در حقیقت توانایی تحمل خودشون رو ندارند ٬ چون آدم در تنهایی بیشتر با خویشتنش آشنا میشه ...
آفرین بر تو که میتونی خودت رو بشناسی و بهش بها میدی .

در ضمن ٬ به شدت به اظهار نظر شما در مورد پست اخیرم نیازمندیم ...
یا حق

آرزو شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 11:00 ق.ظ http://avayasemani.blogsky.com/

دوست خوبم سلام
متن زیبایی بود به دل می نشست .
امیدوارم همیشه آفتابی باشی .

مهدی شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 11:38 ق.ظ http://keychem.blogfa.com

سلام...همین طوره رفیق...ما آدما چه ساده از کنار هم میگذریم...کاش اینجوری نبود...کاش

الهه تنهایی شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 03:52 ب.ظ http://myheaven.blogsky.com/

سلام سولماز گلم
چقدر دلم گرفت وقتی پستت رو خوندم خیلی قشنگ نوشتی ولی ای کاش هیچوقت چیزی که غمگینت کنه وجود نداشت و هیچوقت مجبور نمی شدی بنویسی .
هر وقت یاد چند سال پیشمون میوفتم حسرت میخورم یادته چقدر خوش بودیم و الکی خوش بودیم میخندیدم شاد بودیم

می بینی چه جوری غمگین و پژمرده شدیم ای کاش خدا کمی به دل خستمون نگاه میکرد ...

منم دلم خیلی گرفته از بدی ها از دورویی ها از جدایی ها که متاسفانه ما همیشه باید منتظرش باشیم ...

فقط خوشحالم که تو گذشته هیچ تعلق خاطری به کسی ندارم و حافظم رو فرمت کردم . ولی خوب گاهی خاطرات تلخ آزارم میده .

دلم برات تنگ شده سولماز جون . امیدوارم از این به بعد همیشه شاد ببینمت

الهه تنهایی شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 03:55 ب.ظ

به نظرم اون از خجالتش هیچوقت نتونست و نتونه تو چشمای معصومت نگاه کنه

اگه بارون چشمات رو ببینه فکر میکنه از بس که خندیدی داری اشک می ریزی........

وحید شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 05:46 ب.ظ http://www.vahid21m.blogfa.com

سلام دوست عزیز وبلاگ قشنگی بهم زدی

کار های قشنگی داری موفق باشی


..::..::..::..::..::..::..::..::..::..::..::
Oooo..............
.(__)...oooO....
../ (....(__)......
.../_)...) ........
........(_.........
قدم رنجه کن به ما هم سری بزن

ژ یگولو یکشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 12:40 ق.ظ

سلام سولماز جان...

خوبی؟

که میبینم دلت که زیاد خوب نیست..گرفته است..ایشالا شاد بشه و بمونه واسه همیشه...

شاد ببینمت عزیز...فعلا...یا حق...

هامون یکشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 05:31 ق.ظ http://www.miracles.blogfa.com

به نام نور فوق کل نور
سلام دوست گرامی
اسماعیل تو کیست؟!
مقامت ؟ آبرویت ؟ موقعیت ات ، شغلت ؟ پولت ؟ خانه ات ؟ باغت ؟ اتومبیل

ات ؟ معشوقت ؟ خانواده ات ؟ عملت ؟ درجه ات ؟ هنرت ؟ روحانیت ات ؟

لباست ؟ نامت ؟ نشانت ؟ جانت ؟ جوانی ات ؟ زیبایی ات ؟

محمد یکشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 12:34 ب.ظ http://www.goalesorkh_01.persianblog.com

سلام ممنون که اومدی مرسی راستی اگه سعید و می شناسی و در مورد عکس ازش سوال کردی برو جواب داده

حسین یکشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 04:17 ب.ظ

سلام.متنت بسیا بسیار زیبا بود.
شاد باشی.

سروناز سه‌شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 02:01 ب.ظ http://sarv-e-naz.blogsky.com

سلام خوبی سولماز جوووووووووون
کسایی که همچین کارایی می کنن ارزشی ندارن
شاد باشی

مهدی سه‌شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 05:43 ب.ظ http://keychem.blogfa.com

سلام...ممنون از لطفت...به همین زودی ها اپ می کنم...ممنون از اینکه سر زدی...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد